پیامی از جنس آب و خاک
![]()
چه عرض کنم که دیگر...
فرصت " اندیشیدن " را به فضایی با تجمل و فریبنده تبدیل کرده اند
و باحال و روحی خسته ، پی عوامل پوچ و خطر ساز به فنا داده اند
بیاییم در نوشتن برگهای تاریخ عمر ، با درخشش نور محبت و مهرورزی
در مبنای وجود هرکه را که دوستش میداریم به زیبایی صداقت بیاراییم .
تا زمانی که زنده ایم باری از دوش برداریم
با حیله و تمسخر افکار را نرنجانیم
با جهل و یکدندگی به هر طرفی که باد می وزید ، سو نگیریم
و آیا اطمینانی هست که در طوفانش گرفتار نشویم
انسانی با رفتار چهار پایان به جایی نخواهد رسید و خلاصی از آن فقط با اندیشیدن در اصلاح افکار و اعمال خود که می تواند اوج آرامش روحی را با بنیان زندگی اش پیوند زند و به عنوان یک انسان بدون افراط و تفریط به زیستنش جانی تازه بخشد .
فی امان الله 


![]()
+ نوشته شده در سه شنبه ۱۳۹۳/۰۲/۳۰ ساعت 9:32 توسط میلاد محمدی
|
درود بر شما دوست خوبم