پسرهای ایرانی

یه پسرایی هستن که . . .

یه پسرایی هستن که . . .
آقا پسری که به عشقت میگی میذاری ببوسمت ؟
برای یه دختر خیلی سخته یه نفر دست بهش یزنه ، ببوستش
وقتی عشقت سرشو میندازه پایین و میگه باشه
اینو بدون که براش راحت نبوده
کلی با خودش کلنجار رفته ، کلی همه چیز رو زیرپاش گذاشته و قبول کرده
آهای پسر ایرونی با توام
مرد باش و به یه بوسه رضایت بده
تو فقط اجازه یه بوسه از اون دختر گرفتی نه چیز دیگه
یه دختر احساسشو ... قلبشو میذاره کف دستش و میاد جلو
تو هم مرد باش و با احساست بیا ، نه با چیز دیگه
چرا دست گل آلود شهوتت رو توی حوضچه زلال احساس میشوری ؟
میدونی مدیونی ؟
به تموم هم جنسای خودت مدیونی
به تموم کسایی که بعد از تو قراره با اون دختر برخورد داشته باشن مدیونی
در برابرشون مسئولی
چرااااااااااا؟
چون تو دید اون دختر رو نسبت به همه عوض کردی
چون تو ذهن اون دختر رو خراب کردی ، فکرشو مشغول کردی
آره برادر من مدیونی
پس بخاطر دخترا نه !
بخاطر هم جنسای خودتونم که شده حواستون بیشتر باشه
بخاطر دختر دار شدنت و دختر خودت حواست باشه
این دخترایی که میگی ....... هستنو ...... شدن یه مرد بالا سرشون نبوده یه مرد تو زندگیشون نیومده
پس برای خودتو خانوادت یه مرد باش
مرد هر چیزی تاوانی داره پس حواست باشه

در پی دیدار دوش به که چه گفتار و نوش
از دل و حالم نپرس بوده دلم بس خراب
عشق بدین جان فتاد چون که بخورد ز ین شراب
آتش و شعله گرفت وز آتشش جان گرفت
وز آتش جان خود عشق به جانان گرفت
ای به دلم بوده پیر ای که تویی پیر پیر
من به دلم بوده گیر ای به کرم گیر گیر
شعر از مسلم صفائیانی

What was that while in the shower to meet
What's in the shower, speech and writing
I had a very bad heart and I ask
Love that John Ftad eat because the yen Wine
Wes was on fire and flames were John Tshsh
The fire took the lives of his Wes love Janan
I have an old old old that you
I wish I were a worm stuck stuck stuck
Poetry from Muslim Sfayyany
Fire of Love, Janan, text and image, text, romantic, sad, beautiful poem granted Sfayyany
تا دستان تو را گرفتم عاشق شدم تا چشمان تو را دیدم به چشمی دیگر نگاه نكردم
و تا قلبت را در قلبم احساس كردم عاشق كسی دیگر نشدم
آری من رسم عاشقی را خوب به جا آوردم.
اولین كلامی كه به تو گفتم دوستت دارم بود
و من این كلمه را به هیچكس به جز تو نگفتم
تو برایم عزیزترین عزیزی و به جز تو كسی برای من مانند تو عزیز نیست
زمانی كه عاشق شدم به خودم عهد بستم كه واقعاً عاشق باشم!

I was crazy until I saw your eyes,
I'm in love from your hands to your eyes I did not see the other eye
And in my heart I felt I did not love someone else
Yes, I draw, I love a good fit.
Were the first words that I said to you I love you
And I did not say a word to anyone except you.
You are a dear and dearest to me like you baby but you're not the one for me
I love when I closed my promise to myself that I really love!
Your eyes, I love, love, love me,
به قــول یکی..
یک جوریم....یکــ جـــور نا جــور......!!
دلــــــــم..!! خوب دلـــ است دیگــر .. دســت خودم کــه نیستــ..
تنگ میشود برایـــش..!!
همیـــشه به... فکــر خودش است...
هیچــ فکــر نمیکند که در نبودنـــش ... یه نفر یه جایی دلتنگــ اوست..!!

Lucky are those who
Life is just right! Own! Know
And being and living there the rest going to stay!
People who remembered those opportunities.
Pass through the Ashtbahashvn
And know they are wrong and their day
Who need them
Let!
Khvshbhalshvn!
به دلت بگو
هميشه در عشق اعتماد نيمه است و باور سخت
من
پيش ازانكه دستت را بگيرم
عرياني روحت را ديدم
نه انكه تو بهترين باشي و من كاملترين
اما
هر دو مومنيم به عاشقي
باشد كه خدا
لايقمان بدارد به نگهداريش
يك شب به نگاه بگذرد
براي سير شدن چشمانت
وشبي ديگر به اغوش بگذرد
براي حس امنيتم
شبان دگر را هم دلانه تقسيم ميكنيم
آرام باش
همين برايم كافيست
و ستاره هارو میشمردیم حالا تو نیستی و من تو تنهایی
هرشب به آسمون نگاه میکنم ستاره هارو میشمرم
جات کنارم خیلی خیلی خالیه
کاش بودی و دوباره از نو شروع میکردیم
مثل طلوع خورشید . مثل یه صبح زیبا
مثل یه شب پر ستاره . مثل یه عشق
عشق منو تو که انتها نداره
کاش بودی کاش بودی و منو از چشم انتظاری در می آوردی
وحشت از عشق که نه ، ترس من از فاصله هاست!
وحشت از غصه که نه ، ترس من از خاتمه هاست!
ترس بیهوده ندارم صحبت از خاطره هاست!
صحبت از کشتن ناخاسته ی عاطفه هاست!
کوله باریست پر از هیچ که بر شانه ی ماست !
گله از دست کسی نیست ، مقصر دل دیوانه ی ماست
با تشکر ارسالی از دوست خوبم: رضا صالحی
همراه بســـــیار است، اما همدمی نیست
مثل تمام غصـــه ها، این هم غمی نیست
دلــبســــته انـــدوه دامـــنگیر خــــود بـــاش
از عــالـــم غـــم دلرباتر عالمـــــی نیـــست
كــــار بــزرگ خــویــش را كـــــوچــك مـپندار
از دوست دشمن ساختن كار كمی نیست
چشــمی حقیقت بین كنار كعـبه می گفت
«انسان» فراوان است، اما «آدمی» نیست

که وقتی دورم میزنی
باز نگران تواَم،
سرت گیج نرود!




صبر کن عشق تو تفسیر شود بعد برو
یا دل از ماندن تو سیر شود بعد برو
خواب دیدی که دل دست به دامان تو شد
تو بمان خواب تو تعبیر شود بعد برو
لحظه ای باد تو را خواند که با او بروی
و بمان تا به یقین دیر شود بعد برو
صبر کن عشق زمینگیر شود بعد برو
یا دل از دیده ی...

کنارم که هستی
زمان هم مثل من دستپاچه میشود
عقربه ها دوتا یکی میپرند
اما همین که میروی…
تاوان دستپاچگی های ساعت را هم من باید بدهم
جانم را میگیرند ثانیه های
بی تو…
ز كه باید پرسید؟!!!
واژه عشق و پرستیدن چیست؟
جان اگر هست چرا در من نیست؟
من كه خود می دانم ..
... راه من راه فناست
قصه عشق فقط یك رویاست....
اه ای راه سكوت...
اه ای ظلمت شب....
من همان گمشده ی این خاکم
به خدا عاشق قلبی پاكم

آهای روزگار !
برایم مشخـــص کن اینبــار کــدام سازت را کوک کــرده ایی تا برایم بزنـــی می خواهـــم رقصــم را با سازت هماهنگ کنم … ! ...
آن دو دست جوان آه زیر بارش یكریز برف مدفون شد و سال،
دیگر وقتی بهار با آسمان پشت پنجره همخوابه می شود
و در تنش فوران می آنند فواره های سبز ساقه های سبكبار شكوفه خواهد داد ای یار،
ای یگانه ترین یار ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد ...
آنهایی كه همیشه بودند، هرگز نبودند
او كه هرگز نبود، همیشه بود
همیشه و در تمام لحظهها
به او كه تمام دقایق عمرم را عطرآگین كرد
آنچنان كه
بعد از سالیان دراز
هنوز از شمیم خوش آن لحظهها سرشارم
و رد پایش هنوز در خوابهای هر شب من….
عشق یعنی مهر بی چون و چرا عشق یعنی کوشش بی ادعا
عشق یعنی مهر بی اما اگر عشق یعنی رفتن با پای سر
عشق یعنی دشت گلکاری شده در کویری چشمه ای جاری شده
عشق یعنی سوختن و ساختن عشق یعنی زندگی را باختن
عشق یعنی زندگی را بندگی عشق یعنی بندگی آزادگی
عشق یعنی بنده فرمان شدن عشق یعنی تا ابد رسوا شدن
عشق یعنی سر به در آویختن عشق یعنی اشک حسرت ریختن
عشق یعنی مبتلا گشتن به درد عشق یعنی عقل را کردی تو طرد
عشق یعنی گم شدن در کوی دوست عشق یعنی هر چه در دل آرزوست
عشق یعنی دل تپیدن بهر دوست عشق یعنی جان من قربان اوست
عشق یعنی یک تبسم یک نگاه عشق یعنی تکیه گاه و جان پناه
عشق یعنی حرف او بر روی چشم عشق یعنی صبر در هنگام خشم
عشق یعنی یک تیمم یک نماز عشق یعنی عالم راز و نیاز
عشق یعنی شب نخفتن تا سحر عشق یعنی سجده ها با چشم تر
عشق یعنی لحظه های ناب ناب عشق یعنی لحظه های التهاب
عشق یعنی دیده بر در دوختن عشق یعنی از فراقش سوختن
عشق یعنی سر سجود و دل سجود هر دم ذکر معشوق از عمق وجود
عشق یعنی لحظه های ناب دعا التماس دیدن رخسار یار
عشق یعنی انتظار و انتظار عشق یعنی هر چه بینی عکس یار
عشق یعنی هر دمی در جستجو عشق یعنی هجرتی از من به او
عشق یعنی خواندن از چشمان او حرف های دل بدون گفتگو
عشق یعنی همچو من شیدا شدن عشق یعنی قطره دریا شدن
عشق یعنی پیش محبوبت بمیر عشق یعنی از پیش عمر گیر
اما آنگاه که هم قدم تو باشم سوی جنگلهای مه گرفته ...
کنار دریای آرامش لحظه های با تو بودن نم نم باران و حریق آتشی که ما ساخته ایم از هیزم های خشک بوی خاک صدای آرشه ی ویالون من ...
و صدای دوست داشتنی تو که برایم میخوانی " باز " " ای الهه ی ناز " ...
باران بونی توم بو دینی
بونی هه ناسه ت
بونی خوشه ویستی
به بوی باران،ئارام ئارام
گلاره ی چاوم قوورس ئه بی،
به گورانی بارانه مه ستی خیالت ئه بم
دل ته نگم ،دل ته نگی ئه و کاتانه ی له ژیر باران پیاسه مان ئه کرد ،
ئه و ساتانه ی له لام بووی و من پیم نه زانی
نمی باران گونام ماچ ئه کا و له گه ل فرمیسکه کانما تیکه ل ده بی و ئا بیته ساریژی خه مه کانم
ئازیزم ته نیا نیم باران بونی توم بو دینی.
" ﺁﯾﻨــــﺪﻩ ﺍﯼ " ﺧﻮﺍﻫـــﻢ ﺳﺎﺧﺖ ﮐﻪ ,
" ﮔﺬﺷﺘــــﻪ ﺍﻡ " ﺟﻠﻮﯾــــﺶ ﺯﺍﻧـُــــــﻮ ﺑﺰﻧــــﺪ !...
ﻗـــﺮﺍﺭ ﻧﯿـــﺴــــﺖ ﻣــــﻦ ﻫــــﻢ ﺩﻝِ ﮐﺲ ﺩﯾـــﮕﺮﯼ ﺭﺍ ﺑﺴــــﻮﺯﺍﻧﻢ !...
ﺑﺮﻋـــــﮑــــﺲ ﮐﺴــــﯽ ﺭﺍ ﮐﻪ ﻭﺍﺭﺩ ﺯﻧﺪﮔﯿــــﻢ ﻣﯿﺸــــﻮﺩ ,
ﺁﻧـــﻘـــﺪﺭ ﺧﻮﺷﺒﺨﺖ ﻣﯽ ﮐﻨــــﻢ ﮐـــــﻪ ,
ﺑﻪ ﻫـــﺮ ﺭﻭﺯﯼ ﮐﻪ ﺟــﺎﯼ " ﺍﻭ " ﻧﯿـﺴﺘـﯽ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﺕ " ﻟﻌﻨـــﺖ" ﺑﻔـــﺮﺳﺘـﯽ ...
حرفهای ما هنوز ناتمام... تا نگاه می کنی: وقت رفتن است بازهم همان حکایت همیشگی ! پیش از آنکه با خبر شوی لحظه ی عظیمت تو ناگزیر می شود آی... ناگهان چقدر زود دیر می شود!
کوه با نخستین سنگها آغاز میشود انسان با نخستین دردها و من با نخستین نگاه تو...
ــ قشنگ یعنی تعبیر عاشقانۀ اشکال
و عشق ، تنها عشق
ترا به گرمی یک سیب می کند مانوس.
و عشق ، تنها عشق
مرا به وسعت اندوه زندگی ها برد .
مرا رساند به امکان یک پرنده شدن .
(سهراب سپهری)
بی تو شا پری شهر ما اسیر میشه
بی تو هر کسی برای ما امیر میشه گه به گه غزل غمین و مثنوی میشه
بی تو قلب ما به دست غم اسیر میشه کهنه میشه ناگهان چه زود لباس نو
بی تو تازگی درون آینه پیر میشه کشت ما و گنج ما نسیب دیگرانه ذره ذره فرش ما حصیر میشه
بی تو خانه خانه نیست خرابه ی خرابه ست زندگی بدون تو برای ما حقیر میشه .
عید فطر چه عید عاشقانه ایست عشق من توی این زمان که نان ما فطیر می شه زورمان به آسمان نمی رسد بگو که چاره چیست؟ چاره نیست!
زمین ناتوان فقیر میشه
دلت را بتکان غصه هایت که ریخت توهم همه رافراموش کن!
دلت را بتکان اشتباه هایت که افتاد روی زمین،بگذارهمان جاباقی بماند فقط ازلابه لای اشتباه هایت یک تجربه بکش بیرون قاب کن وبزن به دیواردلت....
دلت رامحکم ترکه بتکانی تمام کینه هایت هم میرزد تمام ان غم های بزرگ وهمه ی حسرت هاوآرزوهایت........
حالا ارام تر،آرام تربتکان!
تاخاطره هایت نیفتد تلخ یاشیرین،چه تفاوت میکند!
خاطره ،خاطره است بایدباشد باید بماند....
عزیزم خانه تکانی دلت مبارک!!!
وجود زیبایت وارد به دنیا میشود / هدیه سالروزش این آوا میشود
عاشقی چون من بی پروا میشود / در شعر تولد غرق رویا میشود
اینگونه سالی دگر ازعمر تو آغاز میشود
تولدت مبارک
خوش حال ميشم هم لينكم كني هم ادم كني
سال نو هم مبارك
کارگر خسته و درمانده بود، در راه به صندوق صدقه ای رسید، سکه از جلیقه کهنه اش درآورد تا صدقه دهد
ناگهان...!
نگاهش به جمله ای روی صندوق صدقه افتاد!!!
منصرف شد و به راه خود ادامه داد...
.
.
(صدقه عمر را زیاد میکند)
++++++++++++++++++++++++
از کجا بنویسم
که باز دلت نگیرد و از پیشم نروی
از تلخی های دلکم
پیش دوست و غریبه نگویم
بی هیچ سخنی از دلتنگی ها
لبخندی بر لب آورم که خود نیز ندانم این لبخند از غم های دفن شده در صندوقچه دلم است
یا ازبی کسی هایم
لیوانی پر از آب بر می دارم و به جای نوشیدنش
بر روی خودم می ریزم شاید از این حال رخوت بیرون آیم...
سپاسگزارم . ارسالی از دوست خوبم : مهدی - کاشان
برای غم هایت مرهمی سراغ دارم
دستانش پراز معجزه
مهربانیش بی اندازه
بخشش وسعتی ندارد
نزدیک ست...حتی از تو به خودت
.
.
آشناست
او آفریدگار من و توست....
برای غم هایت مرهمی سراغ دارم دستانش پراز معجزه مهربانیش بی اندازه بخشش وسعتی ندارد نزدیک ست...حتی از تو به خودت . . آشناست او آفریدگار من و توست. ...A
سپاسگزارم . ارسالی از دوست خوبم : sajad
دخترک طبق معمول هر روز جلوی کفش فروشی
ایستاد و به کفش های قرمز رنگ با حسرت نگاه
کرد بعد به بسته های چسب زخمی که در دست داشت خیره شد و ..
یاد حرف پدرش افتاد :
اگر تا پایان ماه هر روز بتونی تمام چسب
زخم هایت را بفروشی آخر ماه کفش های قرمز
رو برات می خرم
"دخترک به کفش ها نگاه کرد و با خود گفت:
یعنی من باید دعا کنم که هر روز دست و
پا یا صورت 100 نفر زخم بشه تا ... !!
و بعد شانه هایش را بالا انداخت و راه و افتاد و
گفت:
نه... خدا نکنه...اصلآ کفش نمی خوام
این هفته هفته بهترین دوسته بهترین دوست تو کیه؟
اینو واسه همه دوستای خوبت بفرس حتی اگه
منم هستم.اگه هفت تا یابیشتر جواب گرفتی
واقعا محبوبی."دوستت دارم"دوست خوبم
*پیشاپیش ولنتاین مبارک* ..
سپاسگزارم . ارسالی از دوست خوبم : delbakhteh
می خواهم برگردم به روزهای کودکی
آن زمان ها که : پدر تنها قهرمان بود .
عشــق، تنـــها در آغوش مادر خلاصه میشد
بالاترین نــقطه ى زمین، شــانه های پـدر بــود ...
بدتـرین دشمنانم، خواهر و برادر های خودم بودند .
تنــها دردم، زانو های زخمـی ام بودند.
تنـها چیزی که میشکست، اسباب بـازیهایم بـود
و معنای خداحافـظ، تا فردا بود ... !
امشب بازهم پستچی پیر محله ی ما نیومد
یا باید خانه مان را عوض کنم
یا پستچی را !
تو که هر روز برایم نامه می نویسی ، مگه نه . . . ؟
..............................................................................
حتــم دارم کـارگران در تمــــام ِ جاده هــا مشـغول ِ کـارنــد!
همـه راه هـــایـی کــه تــو را بــه مـن مـی رساننــد در دست ِ
تعمـیـــرنـد!
اگـــر نــه ، تــو حتمــــا مـی آمــدي...!!!
..............................................................................
چـه اشـتـبـاه بـزرگـی سـت . . .
تـلـخ کـردن زنـدگـیـمـان . . .
بـرای کـسـی کـه در دوری مـا . . .
شـیـریـن تـریـن لـحـظـات زنـدگـیـش را سـپـری مـی کـنـد.
سپاسگزارم . ارسالی از دوست خوبم : مهدی - کاشان
سلام خانم امیدوار
من سالها قبل توی شهر زیبای شما اوز درس میخوندم / هنرستان رافعی از اونجا خاطرات بسیار زیاد و زیبا دارم همچنین دوستان بیار خوب که باهاشون در ارتباطم
به وب جوان وخام و ناپخته ما سر بزنین خوشحال میشم
سر سطر بنویس:
پسران کراک وتریاک، دختران شیشه و هرزگی
مادران دق مرگی ... پدران سگ دو برای نان
بنویس... ... ... ...
بابا نای نان دادن ندارد، بابا کار ندارد
... بنویس: بابا سهمیه ای برای استخدام ندارد
... بنویس تلاش بی ثمر
آن مرد با الگانس امد، آن مرد باتوم دارد
باتوم درد دارد، درد من برای آن مرد حال دارد
ببخشید، بنویس درد من برای آن مرد نان دارد
...صاحب خانه بابا را جواب کرد، حاج رحیم برای چندمین بار به حج میرود
بابا پول قبض اب ندارد
نقطه سر سطر بنویس در انتها: بابا دارد دارش را میسازد
سپاسگزارم . ارسالی از دوست خوبم : مهدی - کاشان
صدایت در گوشم زمزمه می شود
نگاهت درذهن مجسم ...
ولی من
تو را
می خواهم
نه خیالت را ..
جاذبه سیب ، آدم را به زمین زد
و جاذبه زمین ، سیب را .
فرقی نمیکند؛
سقوط ، سرنوشت دل دادن به هر جاذبه ای غیر از خداست
به جاذبه ای می اندیشم که پروازم میدهد ،
خدا ...
....................................................
بزرگترین هدیه ایی که میتوان به کسی داد ؛
زمان است !
هنگامیکه برای یک نفر وقت میگذاری ،
قسمتی از زندگیت را به او میدهی
که دیگر باز پس نمیگیری !
....................................................
آدمهای دور و بر خود را نمی توانید تغییر دهید ؛
اما آدمهایی که انتخاب می کنید تا دور و برتان باشند را چرا...
سپاسگزارم . ارسالی از دوست خوبم : راوی
نـﮧ نمـﮯدآنـﮯ !
هیچکس نمـﮯدآند. . .
پشت این چهره ی آرام در دلم چـﮧ مـﮯگذرد...
نمـﮯدآنـﮯ !
کسی نمـﮯدآند. . .
این آرامش ِ ظاهــر و این دل ِ نـا آرام ،
چقدر خستـﮧ ام مـﮯکند . . .
کمﮯ زود بود
ولﮯ . . .
دعایت گرفت مادر بزرگ!
... پــــیـــر شـــدم ...
سلام دوباره
من خودم فوق العاده نگاهمو کنترل می کنم اما یه عیبی دارم.
وقتی دختر چادری می بینم ناخودآگاه بهش نگاه می کنم. اگرم زیبا باشه میگم ای خدا باید چکار کنم یکی مثل اونو بهم برسونی.
ولی آدمایی گنهگاری مثل من بعیده. همون دخترای اوباش گیرش میاد.
خدا عاقبت بخیرمون کنه
سپاسگزارم . ارسالی از دوست خوبم : د ج
تو را ساختم با اون برفا ، آدم برفي
تو اون شب اومدی دنیا ، آدم برفي
شبی که عمرش از هر شب دراز تر بود
به او شب ما می گیم ، یلدا ،
آدم برفي
یه جورایی من و تو عین هم هستیم
توام تنها ، منم تنها ، آدم برفي
من عاشق بودم و خواستم پناهم شی
توام عاشق بودی اما ، آدم برفي
همه انگار پی اونن که کم دارن
تو بودی عاشق گرما ، آدم برفي
منم از عشقم و اسمش واست گفتم
نوشتم با دسام زیبا ، آدم برفي
تو خندیدی و گفتی ، قلبت از یخ نیست
تو عاشق بودی عین ما ، آدم برفي
زخمی بر پهلویم است ، روزگار نمک می پاشد و من پیچ و تاب می خورم و همه گمان می کنند که می رقصم . .
سلام سارا خانم - امیدوارم هر کجا که هستی سالم و سلامت باشی.
متن های زیبایی تو وب زدی - من هر وقت متن زیبایی را احتیاج داشته باشم به وب شما سر میزنم.
***********************************************************
از دوریت کلافه ام
درست شبیه لحظه هایی که مادر بزرگ نمی تواند نخ سوزن کند...
سپاسگزارم . ارسالی از دوست خوبم : مهدی - کاشان
نامت
هر چه هست باشد!!
من
“باران”
صدایت می زنم
آخر
سالهاست در دلم خشکسالیست.خوشحال میشم بیای به وبم.
سپاسگزارم . ارسالی از دوست خوبم : زهرا
دنیای آدم برفی ها دنیای ساده ای ست ...
اگر برف بیاید هست ...
اگر برف نیاید نیست ...
مثل دنیای مــن ...
اگر تــو باشی هستم ...
اگر نباشی .....................!!!
سبب می شود که از وضع انسانی خودم احساس غرور کنم. با اینهمه اغلب به من گفته اند چیزی نیست که مایه ی غرور باشد.
چرا چیزی هست: این آفتاب این دریا...دلم از جوانی آکنده می شود و تنم از طعم نمک و از نمای گسترده ای که در آن لطافت و جلال با رنگ های زرد وآبی درهم می آمیزند بودنت را سپاس از آشنایی با شما خوشحالم امیدوارم همیشه خوب و سر حال باشی و توی این دنیا ی مجازی از مطالب هم و داستانهایی که مینویسم استفاده کنیم شاد باشی همیشه و شاد زندگی کنی
سپاسگزارم . ارسالی از از دوست خوبم : امیر آمونیاک
با سلام و عرض خسته نباشید خدمت شما کاربر محترم، امیدواریم تا به حال از سرویس های ما راضی بوده باشید. در طی شکایاتی از طرف کاربران سرویس بلاگفا به دلیل مشکلاتی که اخیرا برای برخی از وبلاگ ها پیش آمده، مدیران امنیتی ما تصمیم به عوض کردن سیستم سرور و ذخیره اطلاعات وبلاگ ها کردند و در این تلاطم چند وبلاگ از جمله وبلاگ شما مجهول مانده و سرور ما نمی تواند وبلاگ شما را بشناسد. از این رو خواهشمندیم با ورود به لینک این پیام فرم مربوطه را پر کرده و ارسال نمایید تا در اسرع وقت به وبلاگ شما رسیدگی شود در غیر این صورت بلاگفا مسئولیتی در قبال پاک شدن وبلاگ شما نخواهد داشت.
با تشکر; مدیریت بلاگفا
سارا امیدوار :
دوست خوبم این متن کذب محض است که به تازگی از طریق نظرات با عنوان BLOGFA به دستم رسیده است
افراد سود جو که به این شکل با عناوین مدیران بلاگفا یا میهن بلاگ از طریق مختلف برای شما پیغام ارسال می کنند فقط با هدف گمراه کردن مدیران و نویسندگان وبلاگ شما هستند که از این طریق به رمز عبور ( پسورد ) شما دسترسی پیدا کنند .
این افراد در این پیغام ها معمولا از شما کارهایی را درخواست می کنند
به هیچ عنوان پیگیر این پیغام های افراد سود جو نباشید
موفقیت برای شماست . سارا امیدوار
هک کردن وبلاگ بلاگفا
ما هميشه در محضر پروردگاريم؛ خواب باشيم، بيدار باشيم، غافل باشيم، ذاكر باشيم. ليكن يك وقت هست كه شما وضو ميگيريد، تطهير ميكنيد، خودتان را آماده ميكنيد، با طهارت جسم، با طهارت لباس، با طهارت معنوىِ ناشى از وضو و غسل ميرويد خدمت پروردگار عالم.
ما در نماز بايد يك چنين احساسى داشته باشيم. رفتيم خدمت پروردگار، عرض كرديم؛ با اين حال وارد نماز بايد شد؛ خود را در مقابل خدا بايد احساس كرد؛ مخاطب بايد داشت در نماز.
والّا صرف اينكه يك امواجى را كه ناشى از كلمات و حروف هست، در فضا منتشر كنيم، اين آن چيزى نيست كه از ما خواسته شده. ميشود همينطور گفت: «الحمد للَّه ربّ العالمين. الرّحمن الرّحيم. مالك يوم الدين ...»(1) و امواجش را منتشر كنيم.
همين را ميشود با قرائت خوب هم خواند، اما بىتوجه، كه باز هم همان منتشر كردن امواج صوتى است در هوا. اين، آن چيزى نيست كه از ما خواسته شده. از ما خواسته شده كه در حال نماز دلمان را ببريم به پيشگاه پروردگار؛ از دلمان حرف بزنيم، با دلمان حرف بزنيم؛ اينها مهم است.
اين را در وضع ترويج نماز، در نمازى كه خود ما ميخوانيم، نمازى كه به ديگران تعليم ميدهيم، اين نكتهى روح نماز را بايد توجه كنيم.
سپاسگزارم . ارسالی از از دوست خوبم : m karimi
خواستم بگویم... دیدم نگفتن بهتر است...
چه سود...آنکه با من نمی ماند ....
همان بهتر که مرا نشناسد....
و آنکس که می ماند .... خود خواهد شناخت .... من همانم که هستم ....
نه آنکه تو میبینی و می خواهی باشم...
من نه عاشق بودم نه دلداده به گیسوی بلند و نه آلوده به افکار پلید...
من به دنبال نگاهی بودم که مرا از پس دیوانگی ام می فهمید و خدا می داند .......
سادگی از ته دلبستگی ام پیدا بود.
سپاسگزارم . ارسالی از دوست خوبم : Mehdi Tayebi
وقتی تو می خوانی یعنی تمام روزنه ها بسته نیست وقتی تو می مانی یعنی هیچ دلی خسته نیست باز هم بخوان باز هم بمان در سفر عشق نمازمان شکسته نیست
می خواهم گوش باد را بگیرم
تا این همه در موهایت نپیچد
و با زندگی من بازی نکند
تو هم کاری بکن
مثلا دامنت را جمع کن
و فکر کن که زمین خیس است...
سلام . خواندمت و دعوتی به خوانشم.
روزگار فراوانیت بلند.
سپاسگزارم ارسالی از دوست خوبم : دومان
درود بر شما
در گذر امشب خویش که مستانه تر از دیروز ، کوچه پس کوچه های شهر ادب را پشت سر می گذاشتم ، به خلوتگاه شما رسیدم ، نا آشنایی که برایم آشنا می نمود ... هر چند خسته نبودم و می بایست برای ولولای دل خود به جستجوی لیلا ادامه می دادم !! اما گرمای این خانه موجب شد تا دمی بیاسایم و به بهانه ی یک فنجان قهوه کمی درنگ کنم ...
زیبا بود و در این ساعت که به حتم بلاگفا مأمور ثبتش هست ، آسایش و آرامش خاصی دارد ...
وقت تنگ است!!! و نتوانستم همه ی دالان ها را بپیمایم و به هر گوشه ی اتاقش سرک بکشم .... اما بی شک در آینده ای نه چندان دور قافله ی دل بی قرار " آرتــا " باز این سو گذر خواهد کرد ....
منتظر باشید.
به پاس ادب و جبران مهمان نوازی به کلبه ی پاییزی ام دعوتتان می کنم اما ...
اما در آنجا جز قهوه ی تلخ با شکلاتی تلخ تر تحفه ای ندارم هر چند ......
منتظرتان هستم.
سپاسگزارم ارسالی از دوست خوبم : آرتا رحیمی
جالب شاعر هم هستين
منم يه زماني شعر مي گفتم مداحي هم مي كردم ولي حالا ديگه نا برام نمونده دوست دارم ادامه تحصيل بدم ولي هر كاري مي كنم نمي تونم پيوسته درس بخونم
سر دور ميوفتم ولي يه چيزي پيش مياد و متوقف ميشم دوست دارم دانشگاه دولتي قبول بشم هيچوقت به آزاد فكر نكردم اگه دوست داشتي راهنماييم كن مرسي.
از اين كه ميبينم مذهبي هستي خيلي خوشحال شدم و بهتون تبريك ميگم
خودسازي و معنويت بسيار ارزنده و زيباست موفق باشيد .
سپاسگزارم ارسالی از دوست خوبم : معجزه ...
درود برشما خوبین؟
آنچه میخواهیم، نیستیم و آنچه هستیم ،نمیخواهیم! آنچه دوست داریم، نداریم و آنچه داریم دوست نداریم ٬ و عجیب است هنوز امیدوار به فردائی روشن هستیم ساعتها را بگذارید بخوابند . بیهوده زیستن را نیازی به شمردن نیست .
"دکتر شریعتی"
روزانه چقدر کارهای بیهوده انجام می دهیم؟
+++++++++++++
برگ های پاییزی
سرشار از شعور ِ درخت اند
و خاطرات سه فصل را بر دوش می کشند
آرام قدم بگذار
بر چهره ی تکیده ی آن ها
این برگها حُرمت دارند...
درد ِ پاییز ،درد ِ ” دانستن ” است
سپاسگزارم ارسالی از دوست خوبم : محسن
سلام سارا
سلام نابغه زیبا روی
سارا ببخشید که مجبور شدم گستاخانه حرفامو در مورد عکس تون بزنم ::
سارا چشمانت را رو به زمین خدا می دوزی و ارام توی دلت مهربانی را پالایش می کنی.
سارا هنوز امید دارم که توی این کره خاکی کسی هست که نگاهش معصوم و پاک باشد .
امید دارم سارا مثل نگاهت مثل چشمانت و مثل صورتت همیشه معصوم بمانی
نابغه زیبایی خدا
سرت را بالا بگیر اینجا زمین است و ادم هایش بوی نامهربانی می دهند .
========
ممنونم بابت تحمل زمین
سپاسگزارم ارسالی از دوست خوبم : کیان
سلام سارا جون گل
کاش قطره ای اشک بودم که در چشمانت متولد می شدم و بر گونه هایت زندگی می کردم و بر لبانت می مُردم تا بدانی چقدر عاشق تو هستم.
سپاسگزارم ارسالی از دوست خوبم : م حسینی
عادت کرده ام
نزدیکی غروب آن هم از نوع غروب پاییزی
نیش ترمزی بزنم
سرکوچه همیشگی
پله چهارم
شاید
تو بیایی
و من
به پاس حضورت
دستانت را ببوسم
بهانه دست دلم نده
دستانم دستانت را می خواهد...
سپاسگزارم ارسالی از دوست خوبم : اسمون قرنبه
خدایا. . . .
یا نوری بیفکن یا توری. . . .
ماهی کوچکت از تاریکی این اقیانوس می ترسد !
سپاسگزارم ارسالی از دوست خوبم : فرشته جاده ها(a.b)
این زندگی زیباست . من قدر این زندگی را می دانم .
در زمان گذشته زندگی نخواهم کرد به اتفاقات گذشته فکر می کنم تامل میکنم از اون تجربه کسب میکنم و بعد رهاش میکنم .
برای آینده هدفهامو انتخاب می کنم زمانبندی خواهم کرد برای بدست آوردن هدف هام
و همیشه در زمان حال زندگی میکنم .
به این شکل ذهن خودمو خالی می کنم تا از فرصتهایی که اطرافم بوجود میاد حداکثر استفاده را ببرم
این باعث میشه به اوج لذت که در اون لحظه داره برام اتفاق می افته برسم .
لطفا منو دعا کنید که احتیاج به دعای شما دوستای خوبم دارم ...
دنبال وجهی می گردم
که تمثیل تو باشد
زلالی چشم هات
بی پایانی آسمان
مهربانی دست هات
...
نوازش گندمزار
و همین چیزهای بی پایان.
نمی دانستم دلتنگیت
قلبم را مچاله می کند
نمی دانستم وگرنه
از راه دیگری
جلو راهت سبز می شدم
تمهیدی، تولد دوباره ای، فکری
تا دوباره
در شمایلی دیگر
عاشقت شوم.
گفته بودم دوستت دارم؟
سپاسگزارم . ارسالی از از دوست خوبم پادشاه ارام
دختر خوب
خیلی اتفاقی پیدات کردم ، لا به لای یک مشت عکسها و جملات زیبای اینترنتی، تو یکی از این سایت های همگانی . وبلاگتو دیدم، خوشم اومد و یک ساعتی خوندمت .
کارات قشنگه ، از دلت دراومده و برای همین هم خیلی هاشون دلنشینه. اما به شدت فاقد اعتماد به نفسه، فقدان اعتماد به نفسی که به اعتقاد من ممکنه ریشه در زن بودن و نگاه های متعصب و مذهبیت داشته باشه.
شاید بد نباشه برای یک مدت کوتاه هم که شده چشمهات رو بشوری و جور دیگری ببینی.
بعدش ، حتی اگه برگردی به خودت و امروزت ، مطمعنم که شیطنت ذاتی درونت در کنار بی پروائی سفر از خویش ، ترکیب زیباتر و ماندنی تری رو توی کارات باقی میگذاره.
موفق باشی
کامبیز
سپاسگزارم از دوست خوبم کامبیز
بنده بعنوان پدر بزرگی 56 سال فقط خواستم به احساسات زیبای شما ادای احترام كرده باشم، شعر را بسیار دوست دارم ،
عاشق حافظ و احمد شاملو هستم،
مرحوم پدرم شاعر بود(به سبك قدیم ) همچنین تعدادی دیگر از بستگانم، اما من فقط یه وقتها یك چیزهایی می نویسم اما شعر نمیگویم. ظاهرآ شما استاد سیستم و رایانه هستید،
توانایی من اما در حد روشن كردن كیس است!! امیدوارم شاد ، سلامت و همیشه موفق باشید و ما هم شاهد دیوان اشعار شما.
ایام به كام ، عزت مستدام .
با تشکر از دوست بزرگوارم مسعود عزیز
تو هم سعی کن عوض اینکه منو تغییر بدی ، با خودت خلوت کن ، خودتو به چالش بکش و ببین در برابر خودت چند چندی !
صبور هستم تا گذشت زمان همه چیز را بر وفق مرادم خواهد کرد .
پس انتظار نمی کشم . مطمئنا در این بین کارهای جدیدی انجام می دم . چون در مسیر موفقیت هستم ...
حرف دل - سارا
اگرآدم ها فقط هنگام نیاز؛
به یاد شما می افتند، ناراحت نشوید؛
به خودتان ببالید که مانند یک شمع؛
در هنگام تاریکی، به ذهن آن ها خطور می کنید ....
ائلیمین اوبامین سازینا بندم
ظولمه باش اَیمیین قئزینا بندم
گورمهلی قئشینا یازینا بندم
افتخاریم بو دور آزربایجان قئزییام
بینامی قویوبدور عشقیله آنام
اویرهدیب ائلی مین دردینه یانام
اولکهمی عزتیم شرفیم سانام
افتخاریم بو دور آزربایجان قئزییام
کوکومو قازمالار، قورودا بیلمز
اوزگهلر دیلیمی اونودا بیلمز
سوزو دوشونمیین، بونودا بیلمز
افتخاریم بو دور آزربایجان قئزییام
قوربانام آدینا آزربایجانین
یورغون اولادینا آزربایجانین
ائل چاتسین دادینا آزربایجانین
افتخاریم بو دور آزربایجان قئزییام
چنان در خود فرو رفتم که دیدم کور می باشد
رسیدن تا رهایی ها بعید و دور می باشد
در این سلول جان فرسا سکوت تلخ می بارد
که دائم غم دهد فرمان که من مجبور می باشد
کسی حال مرا پرسد در این تنهایی مطلق
ندا آمد فقط دشمن که او مسرور می باشد
با تشکر ارسالی از دوست خوبم : اشکان - عاشق همیشگی
کاش وقتی زندگی فرصت دهد
گاهی از پروانه ها یادی کنیم
کاش بخشی از زمان خویش را
وقف قسمت کردن شادی کنیم
کاش گاهی در مسیر زندگی
باری از دوش نگاهی کم کنیم
فاصله های میان خویش را
با خطوط دوستی مبهم کنیم
کاش وقتی آرزویی میکنیم
از دل شفاف مان هم رد شود
مرغ آمین هم از آنجا بگذرد
حرف های قلبمان را بشنود
وبتان بی نظیر بود برای شما عزیز آرزوی موفقیت میکنم .
من یک وب هنری دارم. بسیار خوشحال میشوم از وب من دیدن کنید
و نظرارزشمندتون رو برام بگذارید.
توفیق رفیق راهتان.
در پناه حق
با تشکر ارسالی از دوست خوبم : زهره صادقی
خیلی هستن کسایی که میتونن اسمت رو صدا کنن،
اما…
کم هستن کسایی که وقتی اسمت رو میگن لذت میبری
و با تمام وجود در جوابشون دوست داری بگی ......
جـــــــــــــــــانم
با تشکر ارسالی از دوست خوبم : م ...
می ستایم خالقی را کوست هست این دگرها نیستند و اوست هست
آن خداوندی که قیوم است و حیّ آن که پاکی وقف شد بر نام وی
آن خداوندی که از خاک رهی کرد پیدا صورت شاهنشهی
آن خداوندی که از یک قطره آب کرد پیدا صورتی چون آفتاب
جمله عالم جمع شد در قطره ای آفتابی شد نهان از ذرّه ای
هر دو عالم در دلی منزل نمود آنچه بود و هست اندر دل نمود.
نماز و روز تون مقبول درگاه حق
با تشکر ارسالی از دوست خوبم : محسن
ترسناک ترین انسان هـا
دقیقا همان هایی هستند کــه از همان ابتدا
اصـــرار دارند فرشـــــتــه بودنشان را اثبات کنند...
….به نام خدای مهربانی ها
سلام سارای عزیز خوبی خانومی ؟
ی مدتیه با شما و وبلاگای قشنگت آشنا شدم نمیدونم چرا ولی یه جورای شدی عادت هر روز من که حداقل روزی یک بارم که شده بیام و یه سر کوچولو به وبلاگات بزنم امروز میخواستم رسیدن ماه قشنگ خدا رو بهت تبریک بگم.
با خودم داشتم فکر میکردم که ما چقدر بنده های خوش بختی هستیم که خدا یکبار دیگه ما هارو توی این مهمونی قشنگش دعوت کرده.
داشتم فکر میکردم که باز هم پس از یک سال رسیدیم به روزهایی که شاید بوی ریا ازش نمی آید.
فقط فقط بوی خدا می آید.
صدای ربنا میآید.صدای الغوث می آید.صدای یا رب یا رب. صدای موذن، صدای قرآن، بوی افطار، بوي سحري، بوي نیایش، بوي عبادت، بوي اشک،بوي توبه، بوي اطاعت و بوی بندگی مي آيد.
خداجون گاهی نمیدونم چی جوری باید با این زبان کوچیکم سپاسگذار این همه نعمتت باشم.
گاهی نمیدانم اصلا واقعا من شایستگی این همه محبت تورو دارم یا نه؟؟؟
خدا جون ممنونم که یه بار دیگه بهمون اجازه دادی که توی این مهمونی قشنگت شرکت کنیم مهمونی که همش برای یکی شدنه، مرسی که ماهارو یک بار دیگه دعوتمون کردی به سفره و مهمانی رمضانت ، مهمانيی كه با مهمانی هاي ديگر خيلي فرق مي كنه.
گرسنگیش زیبا ست و تشنگیش رو پاداش میدی و تازه به برکت این جشن قشنگت همه مهمونات راستگو می شن.خدایا جونم ممنونم. که یک بار دیگر اجازه نشستن بر سرسفره ي خودت رو به ما عطا کردی. آخه نشستن برسر این سفره لیاقت می خواهد.
خدایا خودت دعوت كننده ای،خودت میزبانی، میهمونای ناخوانده ای هستیم ،با دست هایی خالی، که دار و ندارمون فقط توئی و بس، پس بیا و پذیرامون باش.
خدا جون : به عظمت این ماه پر برکتت ازت ی چیزی میخوام ازت میخوام که این عزیزان و این التماس کنندهای دعا رو از در جود و کرم و مهربونی خودت، دست خالی برنگردون، اینا به هزار امید و آرزو بدرت رحمتت اومده ان، پس نزار پیششون حداقل حجب و حیا و آبروم بریزه
خدایا ازت میخوام خواسته هاشونو اگه صلاحشون هست براشون برآورده کن. لطفا ایندفعه هم خدامون باش مرسی..... خیلی دوستت دارم.......
سارای عزیز :
ازت میخوام که تو هم توی این ماه قشنگ توی خلوتتات با خدا از من و بقیه یادت نشه .........
عزیز لطفا برام خیلی دعا کن ......
می دونست دلم اسیره ولی رفت / می دونست گریه ام می گیره ولی رفت
می دونست تنهایی سخته ، می دونست / می تونست باهام بمونه ، نتونست
می دونست دلم شکسته ولی رفت / غم اون تو دل نشسته ولی رفت
با تشکر ارسالی از دوست خوبم : sara
عاشق اگر شدم، اثر چشم های توست
اصلاً تمام زیر سرِ چشم های توست
دلهایِ سنگ را به نگاهی طلا كنی
این كیمیاگری هنر چشم های توست
بعد از ابوتراب، تمام حجاز و شام
مبهوت جرأتِ جگر چشم های توست
كال و رسیده! گندم ری را خریده ای
این خصلتِ بخر- ببر چشم های توست
آیا بهشت می بری ام یا نمی بری!؟
محشر خدا پیِ نظر چشم های توست
با كاروان گریه سرانجام می رسم
راه بهشت از گذر چشم های توست
تا «إن یكاد» صبح و شبِ زینب تو هست
بال فرشته ها سپر چشم های توست
خرده گرفته اند كه اغراق می كنم
تیر سه شعبه دربه در چشم های توست
اینجا مدینه نیست، به فكر نقاب باش
مُشتی حسود دوروبر چشم های توست
بالای نیزه گریه ی شرمندگی فقط
از روضه های معتبر چشم های توست
لعنت به حرمله؛ كه به دنبال نیزه ها
سایه به سایه همسفر چشم های توست
راستی راه بهشت از کدوم وره منتظر تون هستم با سپاس
فداتشم بدرود.
کسی به فکر گل ها نیست
کسی به فکر ماهی ها نیست
کسی نمی خواهد
باورکند که باغچه دارد می میرد
که قلب باغچه در زیر آفتاب ورم کرده است
که ذهن باغچه دارد آرام آرام
از خاطرات سبز تهی می شود
و حس باغچه انگار
چیزی مجردست که در انزوای باغچه پوسیده ست .
چرا وقتی قهر می کنی میشم برات "شما" ؟
شما یه جور فحشه؟
____________________
بــرادر ِ من؟ خــوآهــر من ؟
اینــ مطلبــآی غمگینمــ
مخـــآطبـــ خـــآص نـــدآره....

بابا این بنده خدا چه حالی داشته این همه پله رو اومده بالا ...... حالا حساب کنیین چه حالی میده وقتی رسید یادش بیاد که درای ماشینشو نبسته ....... اونوقت خیلی با حال میشه ....... نه تور خدا گناه داره شما ها براش دعا کنین یادش نرفته باشه ..... آخه من که دعا هام چپه کار میکنه یادمه به یکی گفتم خدا به زمین گرم بِزَنتت
.
.
.
نام برده الان روی شن های سواحل آنتالیا داره آفتاب میگیره
البته فک کنم سوتفاهم شد. :)
سلام
كاش همه اين حس زيبا رو داشنتد وروح انسان رو مي بوسيدند ونوازشش ميكردند خيلي زيبا بود
تعجب نکنید باران شبها می بارد
چون مرا به تجسم رویایی اینچنین می خواهی...
اما,من به روزهای سرسختی ات شیفته ام
و از شب ها,
بوسه ای ,تنها, خواسته ام
عاشق چشمان آسمونیت
درطلب برهم نهادن چشمانم
در کوتاهترین مسافت از چشم های وحشی ات
که گرم اند...
مرا بستری که بوی تو در آن است و
ترا جسم من در کنارت,
که لحظه ای نمی آرامد.
شاید بتوانی به تسلیمم درآوری
از فرط حرارتی .....
نه....
از شدت خواستنم ترا....
گاها سایه می شوی در زندگی ام
مگر همین نبود غایت خواستنم؟
باران ببار
از ابر کوچک دل من!
از لای پوست سخت کوه بیرون بیا
می خواهم مهربانانه التماست کنم...
طلوع کن
تا همه جا نورباران ذرات بی پرواست،
دستت را به من بسپار...
بامن همراه شو
ما،باهم یک جسم می شویم
دوروح دریک کالبد
به اندازه ی تمام دنیا
توبه باریدنت ادامه بده
ولی کمی تندتر
تا سیراب شود این کویر سوزان بی پایان
باران بیا
نفست در ششهایم جاری است و خونت در رگهایم...
خوب من!
امروز که مست چشمهایت هستم،بیا...
امروز که دلم هوایت را دارد...
که نفسم درد دارد...
امروز که پایم خسته است و
چشمهایم را،شور پروازی دوباره..
پرواز
پرواز
آسمان...بیا
تقديم به ساراي عزيز
خدا جونم تنهاش نذار
با غصه ها رهاش نذار
نذار يه روزي خسته شه
دفتر عشقش بسته شه
خدا جونم حفظش بکن
از بديا دورش بکن
نذار يه روز خوابش بره
منو ز يادش ببره
خداجونم صداش بزن
دستي به رو موهاش بزن
نذار که غم نگاش کنه
يا که ز دور صداش کنه
خدا جونم باهاش بمون
تو لحظه لحظه هاش بمون
نذار دلش شکسته شه
اونجا مي ره وابسته شه
خداجونم مي سپرمش دست خودت
امانتم امانت دست خودت
اين دفعه به تو ميگم خدايا.....مواظبش باش...
با تشکر ارسالی از دوست عزیزم : ستاره
گاه یک لبخند انقدر عمیق میشود که گریه می کنیم
گاه یک نغمه انقدر دست نیافتنی میشود که با ان زندگی می کنیم
گاه یک نگاه انچنان سنگین میشود چشمانمان رهایش نمی کند
گاه یک عشق انقدر ماندگار می شود که فراموشش نمی کنیم
با تشکر ارسالی از دوست خوبم : سوگند
دیگر نمی نویسمت …!
هرکس ..
به چشمــهایم نگاه کند !
تو را خواهد خواند…
با تشکر ارسالی از دوست خوبم : baho0neh
عشقو برات کشیدم
میون موج دریا
روماسه ها نوشتم
دوستت دارم یه دریا
زنده ام بانام تو
پژمرده ام بینام تو
حاضرم پرپر شوم
در محضر دیدار تو
یا مهدی ادرکنی
با تشکر ارسالی از دوست خوبم : محمد رضا
یاد قلبت باشد، یک نفر هست که چشمش
به راهت دوخته ، بر درماندهو شب و روز دعایش این است
زیر این سقف بلند، هر کجا هستی، به سلامت باشی
و دلت همواره، محو شادی و تبسم باشارسالی از دوست خوبم مهدی

