فنجان قهوه
تقصیر مرگ نیست كه ما اینهمه تنهاییم...
انگار جهان فنجان قهوه ای است كه سرد شده...
گاهی پشیمانی...
گاهی پس میزنی...
و تنها میتوانی سوزن را از سینه پروانه ای غبار گرفته در اوری...
انگار جهان فنجان قهوه ای است كه سرد شده...
گاهی پشیمانی...
گاهی پس میزنی...
و تنها میتوانی سوزن را از سینه پروانه ای غبار گرفته در اوری...

+ نوشته شده در دوشنبه ۱۳۹۰/۱۰/۱۲ ساعت 3:29 توسط سارا امیدوار
|
درود بر شما دوست خوبم