باید فراموشت کنم ، چندیست تمرین می کنم

من می توانم می شود ، آرام تلقین می کنم



با عکس های دیگری تا صبح ، صحبت می کنم


با آن اتاق خویش را ، بیهوده تزئین می کنم



سخت است اما می شود ، در نقش یک عاقل روَم


نه شب دعایت می کنم ، نه صبح نفرین می کنم



حالم نه اصلا خوب نیست ، تا بعد بهتر می شوم

فکری برای این دل ِ تنهای غمگین می کنم