دلنوشته

اگه هم صدام بودي
هيشكي حريفم نميشد
كوه اگه رو شونه هام بودي
كمرم خم نميشد
تو اگه خواسته بودي
تو اگه مونده بودي
موندني ترين بودم
عمق صدام كم نميشد
اگه زخمي مي شدم به دست تو مرحم بود
زخم قيمتيِ من محتاج مرحم نميشد
اگه بارونِ عزيزِ با تو بودن مي گرفت
گل سرخ قصه مون تشنه ي شبنم نميشد
تو اگه خواسته بودي
تو اگه مونده بودي
موندني ترين بودم
عمق صدام كم نمي شد

ادامه نوشته

شهرام

وقــتی خواســتن ها بــوی شـــهوت میدهند

وقــــتی بــودن ها طعــم نیاز دارند

وقــتی تنهـــایی ها بی هیچ یـادی از یار، با هر کسی پر میشود

وقــتی نــگاه ها، هـــرزه به هر سو روانه میشــود

وقــتی غریزه، احســاس را پوشــش میدهد

وقــتی انســان بودن آرزویی دست نیافتــنی میشود

نــه دیگر چیزی نمی خــواهم

ارسالی از دوست خوبم : شهرام

پسر شالیزار

سارا چشات یه دنیا حرف و رازه
قصه ی من به اسم تو می نازه
دلم می خواد تنفست کنم باز
عین هوای دلنشین و تازه
سارا ترانه ساز زندگیم باش
تو بمونوعشق همیشگیم باش
متانت از راه رفتنت می ریزه
خاطر تو خیلی برام عزیزه
تو بوی بارون شب بهاری
تو هفت تا آسمون نظیر نداری
سارا ترانه ساز زندگیم باش
توبمونو عشق همیشگیم باش
عطر تو عطر باغای بهشته
تو قصه ها سارا یعنی فرشته
تو سایه روشن سفید تقدیر
اسم تو رو خدا با من نوشته
سارا ترنه ساز زندگیم باش
تو بمونو عشق همیشگیم باش
از گلای زنبق و سرخ و پونه
رو ابرا می سازم یه آشیونه
می برمت تا شهر گرم خورشید
اونجایی که فقط خدا می دونه
سارا ترنه ساز زندگیم باش
تو بمونو عشق همیشگیم باش
الهه ی صبر و قراری سارا
مثل تولدت بهاری سارا
من می دونم با قدمای پاکت
شادی تو زندگیم می یاری سارا
سارا ترنه ساز زندگیم باش
تو بمونو عشق همیشگیم باش
مثل پری تو شهر قصه هایی
مثل نسیم عاشقی و رهایی
تو اهل آسمونای بلندی
سارای من تو هدیه خدایی
سارا ترانه ساز زندگیم باش
تو بمونو عشق همیشگیم باش
با تو می شه تا کهکشون سفر کرد
خورشیدو ماهو می شه دس به سر کرد
تا تو بهونه واسه موندن باشی
شبو می شه با عشق تو سحر کرد
سارا ترانه ساز زندگیم باش
تو بمونو عشق همیشگیم باش
ادامه نوشته

محبت

به دیدارم بیا هر شب؛

در این تنهای تنها وتاریک خدا مانند؛

دلم تنگ است؛ بیا ای روشن،ای روشن تر از لبخند؛

شبم را روز کن در زیر سر پوش سیاهیها؛

دلم تنگ است؛

بیا بنگر چه غمگین وغمگینانه؛

در این ایوان سر پوشیده؛وین تالاب مالامال؛

دلی خوش کرده ام با این پرستوها وماهیها؛

و این نیلوفر ابی واین تالاب مهتابی؛

بیا ای هم گناه من در این برزخ؛

بهشتم نیز وهم دوزخ؛

به دیدارم بیا اغی همگناه ای مهربا با من؛

که اینان زود میپوشندرو در خوابهای بی گنا هیها؛

و من میمانم وبیداری و بیخوابی؛

در این ایوان سر پوشیده متروک؛

شب افتاده است و در تالاب من دیری است؛

که در خوابند آن نیلوفر آبی و ماهی ها،پرستوها؛

بیا امشب که بس تاریک تنهایم؛

بیا ای روشنی،اما بپوشان روی،که می ترسم؛

تر اخورشید پندارند؛

و میترسم همه از خواب برخیزند؛

و می ترسم که چشم از خواب بردارند؛

نمی خواهم ببیند هیچ کس مارا؛

نمی خواهم بداند کسی ما را؛

و نیلوفر که سر بر میکشد از آب؛

پرستوها که با پرواز وبا آواز؛

و ماهی ها که با ان رقص غوغایی؛

نمی خواهم بفهمانند بیدارند؛

شب افتاده است ومن تنها و تاریکم،

و در ایوان و در تالاب من دیری است در خوابند؛

پرستوها و ماهی ها و آن نیلوفر آبی؛

بیا ای مهربان با من؛

بیا ای یاد مهتابی؛


ارسال شده از دوست خوبم : gominam

رویا

ثانیه ها هم بی حوصله ء نیامدنت شده اند

کفشهای خسته شان را

کنار بغض خوابیده با رقص ساعت ِمرگ

جفت ِرویاهایت میکنند

تا شاید تو را که در راه مانده ای

به خوابهای من برسانند ...


ارسال شده از دوست خوبم : عاطفه

کلمات عاشقانه

این جنگ کی تمام میشود؟

کاش یکی برنده می شد...

عقلم یا قلبم...

می دانی... آخر باز هم...

باز هم بمباران شد دهکده ی وجودم، با هجوم کلمات عاشقانه...

بیچاره دلم جان می دهد آخر، زیر آوار این احساسات


ارسال شده از دوست خوبم : راضیه

راضیه

امروز دوباره دلم شکست

...
از همان جای قبلی
...!

کاش می شد آخر اسمت نقطه گذاشت تا دیگر شروع نشوی.....

کاش می شد فریاد بزنم: "پایان"

دلم خیلی گرفته ...

اینجا نمیتوان به کسی نزدیک شد!

آدمها از دور دوست داشتنی ترند


ارسال شده از دوست خوبم : راضیه

دلنوشته عاطفه

از دهن می افتند

دوستت دارم هایی

که هر روز صبح

برایت دم میکنم

و نیستی که بنوشی

حواسم هست

لحظه های نبودنت...

سر میکشم این روزها را

تا داغ بماننـــــــــد

برای روز ِ برگشتنت... عاطفه


ارسال شده از دوست خوبم : عاطفه

دوست داشتن

دوست داشتن را میشود

گاهی از چشمهای

بسته هم خواند ..

کافیست فقط

دل به دلش دهی

آنوقت؛ تمام او

از آن تو خواهد شد ...عاطفه


ارسال شده از دوست خوبم : عاطفه

میلاد

>>> امام زمان برای ما گریه میکنه چرا ما برای امام زمانمون گریه نکنیم <<<

سخن امام : « هر یک از شما باید کاری کند که وی را به محبت و دوستی ما نزدیک می کند و

از آنچه خوشایند ما نبوده و موجب کراهت و خشم ماست دوری گزیند> زیرا امر ما ناگهان فرا می رسد،

در هنگامی که توبه و بازگشت برای او سودی ندارد و پشیمانی او از گناه ،از کیفر ما نجاتش نمی بخشد ».

ادامه نوشته

آغوش دیگری

بــاز سایـــه ات را

تاریکــی به رُخــــم کشید

خــودم را در آغـــوشش

رهــــا میکنـــــــم

تــا فــراموش کنــــــم

نبــــــــــودنــــت را ... عاطفه


ارسال شده از دوست خوبم : عاطفه

وصف حضرت عباس (ع)

جبرئیل بر روی بالش نام یا عباس بود

ذکــر دروقــت وصـالـش نـام یا عباس بود

من ندیدم لیک حدسم این بود صاحب زمان

گوشه ای بر روی شالش نام یا عباس بود


دوبیتی دروصف حضرت عباس (ع)

ارسال شده از دوست خوبم : مجید قاسمی

رد پای عشق

ای بــــــــــاد ِ لعنتــــــی...

گرد و خاک ِ چشمـت را...

جـــای دیگر پـــاک کـــن...

آنـــچــــــــه رویــــــش را...

مــــــــــــی پوشـــانــــی...

رد ِ پای عشق من است...

که راه دلش را گم کرده ام...عاطفه
.

.

ارسال شده از دوست خوبم : عاطفه

سپهر خیال

از دور صــدای نــفـسـی مـی آیـد

در کـنـج خــراب قفسی می آیـد

فریاد غریب وصوت هل من ناصر

از بین دو رگهای کسی می آیـد


ارسال شده از دوست خوبم : سپهــــــــر خیال

همدردی

خیلی دوست داشتم

میان همه انسانها اعتماد بود اما

انقدر این دیوار بی اعتمادی به روی هم چیده شده

که دیگر راه عبوری نگذاشته و

همیشه باید پشت دیوار بی اعتمادی بود

که آیا روزی دیوار بی اعتمادی فروخواهد ریخت

وجای اورا

محبت و عشق

خواهد گرفت

خدا می داند این بشرکیست (نویسنده :همدردی)


ارسال شده از دوست خوبم : همدردی

منتظر

باغ سیب سرخم ارزانیت ای لاله گمنام دشت

و ای سرخ تر از خون

تورا آب برد تا به زادگاهت برساند

چه غریب آمدی و چه قریب رفتی

سیلی از جوی خوردی و آب دیده ی راه شدی

در دشت

هر چه را دیدی به لاله های مسافر بیاموز

شاید که صراط مستقیم پیش گیرند تا

سیلی جوی آب نصیبشان نشود شاید............

(منتظر)


ارسال شده از دوست خوبم : منتظر (زائر حسین(ع))

عاطفه

باز دلتنگی با بی حوصله گی
کفش های بند دارش را به پا
و تمرین دویدن را
روی روح ِخسته ام شروع کرده
نمیدانم چرا امروز ...!؟؟
نه ....! تحملش را ندارم
دستش را میگیرم و به رویاهایم میکشانمش
رویایی که خالی از دلتنگیست
جایی که من ؛ عشق را هر روز خاطره میکنم
دوباره چشم میبندم تا دیگر تنها نباشم ...عاطفه
.

.

ارسال شده از دوست خوبم : عاطفه

دوستان سارا

سلام دوستای خوبم

این شاخه های گل تقدیم به همه شما دوستان