شب عملیات بود
سه نفر جوان داوطلب شدند که معبر مین را باز کنن
وسط راه
یکی از آنان برگشت و همه پیش خود فکر کردند جوان ترسیده
پوتینهایش را در
آورد و به هم رزمش داد و گفت اینها را تازه گرفتم و الان پاره و تکه تکه
خواهد شد
این را به برادر دیگری بده تا استفاده کند بیت المال است
راستی با
3000 میلیارد چند تا پوتین میشه خرید.
آخه قربون این سرباز گمنام آقا برم
بابا پول این مردم به تاراج بردن هیچ معلوم نیست کی خورده کی برده حالا گیر
دادن به دستبند سارا شلوار جین دارا برید اصلو درست کنید در این دوره
کاملا مولایم علی ع را درک میکنم که سر در چاه می کردند و می گریستند .
آقا
بیاد دسته گلهای شمارو که همه خاموشید و از حق مظلوم نمیتونید دفاع کنید و
ببینه.
به یقین که فرج آقا نزدیکه به قول آیت الله ناصری و شهادت آیت الله
بهجت که خدایش رحمت کند
ولی گمان نکنم شما ها بتونید تو روی آقا نگاه کنید
.....
ارسال شده از : مفقود الاسر