عادت کرده ام

نزدیکی غروب آن هم از نوع غروب پاییزی

نیش ترمزی بزنم

سرکوچه همیشگی

پله چهارم

شاید

تو بیایی

و من

به پاس حضورت

دستانت را ببوسم

بهانه دست دلم نده

دستانم دستانت را می خواهد...


سپاسگزارم ارسالی از دوست خوبم : اسمون قرنبه