یارا بیا
يارا بيا كه مرا اشك مي كشد
آن روي ماه تو مرا زنده مي كند
يارا بيا اما نگو كه تو دلبري
چادر به سر كن كه تو را شهر مي كشد
...
يارا بيا كه مرا سيل مي برد
فردا بيا كه مرا ديو مي كشد
يارا بيا كه زمان پير گشته است
اين شهر خانه خرابم كرده است
...
يارا بيا كه مرا زخم بر تن است
مرهم گذار بر من و زخم اين تنم
يارا بيا كه غمم كوه گشته است
رعدي بزن به من و خاك كن تنم
...
يارا بيا كه مرا عمر رفته است
ديدار روي تو چون خواب گشته است
از هر مسير كه آيي قدم گذار
بر ديده ام , كه جهان خواب رفته است
آن روي ماه تو مرا زنده مي كند
يارا بيا اما نگو كه تو دلبري
چادر به سر كن كه تو را شهر مي كشد
...
يارا بيا كه مرا سيل مي برد
فردا بيا كه مرا ديو مي كشد
يارا بيا كه زمان پير گشته است
اين شهر خانه خرابم كرده است
...
يارا بيا كه مرا زخم بر تن است
مرهم گذار بر من و زخم اين تنم
يارا بيا كه غمم كوه گشته است
رعدي بزن به من و خاك كن تنم
...
يارا بيا كه مرا عمر رفته است
ديدار روي تو چون خواب گشته است
از هر مسير كه آيي قدم گذار
بر ديده ام , كه جهان خواب رفته است
+ نوشته شده در سه شنبه ۱۳۹۲/۰۹/۱۹ ساعت 22:12 توسط سادگی
|
درود بر شما دوست خوبم